به هفت کشور تا شکر پنج و ده گویم


نبود خواهم ساکن دو روز در یک جای

دو پای دارم چار دگر بباید از آنک


به هفت کشور نتوان رسید بی شش پای

چنان زندگانی کن ای نیک رای


از آن پس که توفیق دادت خدای

که خایند ز اندوهت انگشت دست


چو اندر زمینت آید انگشت پای

مکن در جهان زندگانی چنانک


جهانی به مرگ تو دارند رای